امروز ریاست جمهوری حسن روحانی آغاز شد. رسانههای مختلف این شروع را با تیترهای کلیشه اعلام کردند. ایرانیهای خوشخیال هم همگی پای تلویزیونهای خود نشستند و دیدند که چگونه روحانی حکم ریاستش را از دست رهبر گرفت، به این امید که فردا روز بهتری از امروز باشد. بسیاری از ایرانیها انتخاب روحانی را تغییر روش رهبر قلمداد میکنند و از این رو بر این باورند که با آمدنش اوضاع معاش و زندگی بهتر خواهد شد. منکر نمیشوم که من هم مثل هر ایرانی امید بهبودی اوضاع ایران دارم. امّا امیدی به بهبودی در زمان روحانی را عبث میدانم. به هر حال او را شیخ دیپلمات میدانند. در نظر من شیخ یعنی دروغگو راجع به دین و دیپلمات یعنی دروغگو راجع به سیاست. از دروغگو انتظار بهبودی دیوانگی است. البته ممکن است که این شیخ دیپلمات تغییر رویهای داده باشد، ولی رضایت رهبر به ریاست جمهوریش مرا به شک میاندازد. کسی را که مورد رضایت رهبر باشد را با هیچ منطقی نمیتوان دلسوز ایرانیها دانست. رهبر ایران مرجع بدبختی ملت ایران است.
اگر بخواهم چیزی در مورد دوره ریاست جمهوری روحانی پیشبینی کنم، ریاستش را به دو دوره تقسیم میکنم. دوره اول که حدود دوسال به طول خواهد انجامید، دورهای است که در آن ایرانیها با خوشخیالی، سرمست از فکر تغییر، "آماده فردایی بهتر خواهند شد". در این دوره دنیا هم منتظر است که از ایران نشانهای از بهبود روابط ببیند. ولی بعد از این دوسال شش سال متوالی از سرخوردگی در انتظار مردم است و بهبودی هم در روابط ایران با دیگر کشورها روی نخواهد داد. از کجا با چنین اطمینانی در این مورد نظر میدهم؟ با نگاه به سه دوره (هست ساله) ریاست جمهوری در زمان رهبری رهبر. در هر سهی این دورهها، روند آمده در بالا تکرار شده است. چرا باید دوره ریاست روحانی متفاوت باشد؟ دلیلی برای خوشخیالی وجود ندارد.
No comments:
Post a Comment