ایرانیها دیشب را به شادمانی برای پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری پرداختند. انگار ملت فراموش کرده است که روحانی را شورای نگهبان رهبر برای این پست انتخاب کرده است و او مطمئناً در لیست 10 نفره منتخبین ملت برای ریاست جمهوری جایی نداشت، اگر ملت میتوانست انتخاب آزادی داشته باشد. او در واقع انتخاب رهبر بوده است. بنابراین باید انتخاب او را به رهبر تبریک گفت. سؤالی که مردم باید از خود بپرسند این است که چرا رهبر روحانی را انتخاب کرده است و آیا روحانی خود را در مقابل امیدی که مردم به او بستهاند مسئول میداند یا نه؟
بعید است که انتخاب روحانی نشانه تغییر سیاست رهبر در هیچ موردی باشد. در حال حاضر روحانی باید بهترین گزینه برای رهبر برای ادامه حکومتش بوده باشد. از اینجا به راحتی میتوان جواب سؤال دوم را هم داد. روحانی به هیچ وجه خود را در مقابل مردم ایران مسئول نخواهد دانست. او هم مانند بسیاری از "بزرگان نظام" میداند که انتخابش فقط برای عوامفریبی بوده است و به عنوان رئیس جمهور مانند بقیه سران قوا به رهبر گزارش دهد نه مردم. از طرف دیگر فرصتی طلایی برای عوامفریبی به دست گروههای وابسته به هاشمی رفسنجانی افتاده است. هاشمی که خود رد صلاحیت شد، حالا میتواند با نفوذی که بر روحانی دارد، جای پای خود را در "نظام اسلامی" مستحکم کند. در حال حاضر بر خلاف 16 تا 4 سال گذشته او از مقبولیت عمومی بالایی برخوردار است. به نظر مردم تمام عمال گذشتهی او را به خاطر طرفداری نیمبند از جنبش سبز نادیده میگیرند.
من مانند هر ایرانی عاقلی در این انتخابات شرکت نکردم، با اینحال همانظور که پیشبینی کرده بودم، جمهوری اسلامی آنرا یک حماسه بینظیر از مشارکت مردمی خواند. اگر برای یک لحظه آمار ارائه شده توسط وزارت کشور را دقیق فرض کنیم. در این صورت میبینم که فقط بنا به این آمار مندرج در سایت ایسنا 72.7 درصد واجدین شرایط در این انتخابات شرکت کردهاند. 27.3 درصد باقیمانده مطمئناً از طرفداران رهبر نیستند. اینان در واقع انتخابات را تحریم کردهاند. با اینکه بسیاری از طرفداران محسن رضایی از متدینین مخالف نظام اسلامی هستند، در اینجا فرض میکنیم همگی از طرفداران رهبر ایران هستند. بنابراین با جمع کردن تعداد آراء 5 نامزد باقیمانده میتوان تخمینی در مورد تعداد طرفدارن رهبر در ایران به دست آورد. این رقم به روایت جمهوری اسلامی برابر است با 16،845،418 که هنوز به اندازه آراء روحانی نیست. این رقم البته با واقعیت فاصله بسیاری دارد ولی با اینحال با قبول این رقم میتوان تنفر ایرانیها را از رهبر و جمهوری اسلامی مشاهده کرد.
در این میان بسیاری از سادهلوحان داخل و بیرون از ایران انتخاب روحانی را به فال نیک گرفتهاند و آنرا نشانهای از تغییر رویکرد رهبر میدانند. نتیجه انتخابات باعث سقوط چند درصدی قیمت دلار و طلا در بازار ایران شد. باید بگوییم با گذشت زمان و تغییر نکردن رئیس شورای عالی امنیت ملی و ادمه بنبست مذاکرات هستهای این افردا متوجه اشتباه خود خواهند شد.
No comments:
Post a Comment