چه فیلمی سر ملت درآوردند. ملت هم سر کار رفته است. هاشمی کاندیدا شد. کاندیداتوری او نشانه چند نکته است. اول اینکه ملت ایران همچنان سردرگم است و نمیفهمد که انتخابات فقط راهی برای مقبولیت بخشیدن به حکومت دیکتاتوری در ایران است. ایرانیها بعد از 34 سال هنور متوجه نشدهاند که شرکت در انتخابات فقط جنبهی تبلیغاتی دارد و کسی به فکر اوضاع اسفبار ایرانیها نیست. ار کجا به چنین نتیجهگیری میتوان رسید؟ از آنجا که هاشمی اگر مطمئن نبود که بسیج و اقبال عمومی به همراه خود دارد، کاندید نمیشد. این آقا که 15 سال پیش یکی از عوامل بدبختی و روزگار سیاه ملت قلمداد میشد، حالا گزینه اصلاحطلبان است. اگر 15 سال به کسی گفته میشد روزگاری خواهد آمد که هاشمی اصلاحطلب خواهد شد، به شما میخندید. هاشمی بهترین گزینه برای خامنهای هم هست. او 8 سال ملت را سرکار خواهد گذاشت تا رهبر همچنان قدرت مطلق در ایران باشد. هاشمی رأی خواهد آورد. رأی او زیاد هم خواهد بود. ولی من امیدوارم مردم به یاد بیاورند که بسیاری برای آنکه هاشمی رئیس جمهور نشود، 8 سال پیش آدمی مثل احمدی نژاد را انتخاب کردند.
همه این کارها برای این است که چند سالی بیشتر رهبر بتواند دیکتاتور باشد. کسی دلی به حال ایرانیها نمیسوزاند. ما محکوم به پایمال شدن تا آخرین روز زندگی هستیم. وقتی ملتی احمق شد، چرا باید کسی دل به حالش بسوزاند. 4 سال پیش، من فکر میکردم دیگر کسی در ایران رأی نخواهد داد. ولی حالا میبینم به راحتی میشود کلاه سر ایرانیها گذاشت. کافی است شرایط را سخت کنی و یک هویج به آنها نشان دهی تا یادشان برود که کجا بودهاند و چه بلایی به سرشان آمده است. تئاتر جمهوری اسلامی همچنان ادامه دارد. مادامی که ایرانیها رأی میدهند، کاری برای بهتر شدن اوضاع نمیشود کرد.
No comments:
Post a Comment